آیت الله مصباح یزدی تعریفی از ولایت دارند که به نظر می رسد بیشترین قرابت را با نظرات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دارد. امام خمینی «ره» ولایت فقیه را « ولایت رسول الله » می دانست و به همین دلیل بود که وقتی پیش نویس قانون اساسی را به محضرشان بردند، ایشان آنچه در قانون اساسی در خصوص این ولایت آمده بود راحداقلی برای این شان دانستند. آیت الله مصباح یزدی نیز بر این معنا تاکید دارند که ولایت فقیه مسئله ای نیست که تنها در حوزه ی دنیا قرار بگیرد و ارتباطی با عالم حقیقت داشته باشد. ایشان ولایت فقیه را نایب امام عصر«عج» می داند که از سوی پروردگار موید به تاییدات الهیه است.

این تفاوت نگاه به مسئله ی ولایت فقیه و قائل شدن به قدسی بودن آن برای بسیاری از جریاناتی که آبشخور فکریشان به مرحوم منتظری می رسد قابل قبول نبوده و به همین دلیل در دوران دوم خرداد بیشترین تخریب ها و تهمت ها نصیب  ایشان شد.

هر چند تفاوت های نگاه ایت الله مصباح یزدی با این جریانات در همین مسئله خلاصه نمی شود اما نقطه ی عطف مبارزه با ایشان از همین منطقه آغاز می شود.

اما داستان حمله ی پاره ای از اصولگرایان به ایشان چیست؟

این سوالی است که این روزها گریبان برخی را گرفته است که چرا اصولگرایانی که معتقد به نظریه ی ایشان در خصوص  مقام ولایت هستند با ایشان دارای تضادهایی شده و به تخریب ایشان روی آورده اند؟

تخریبهایی که از سوی برخی جریان های وابسته به اصولگرایی علیه آیت الله مصباح صورت می پذیرد از آنجا آغاز شد که ایشان از جبهه پایداری حمایت کردند. یعنی تفاوت تخریب ها علیه ایشان در بین دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا بسیار فراوان است.

جبهه پایداری که به دنبال حذف جریانی به نام ساکتین فتنه است در انتخابات گذشته به طور مستقل وارد عرصه انتخابات شد. هر چند در بسیاری از حوزه ها کاندیدای این طیف و جبهه متحد اصولگرایان یکی بود اما در حوزه ی انتخابیه ی تهران تفاوت لیست 30 نفره آنها با جبهه متحد چشمگیر بود. این تفاوت به دلیل آن بود که جبهه پایداری معتقد است برخی اعضای ارشد حاضر در جبهه متحد در دوران فتنه آن چنان که از آنان انتظار می رفت در مقابل جریانات ضد رهبری نایستاده اند و آنها نباید در لیست قرار می گرفتند از طرفی اعضای جبهه متحد معتقد بودند که دیر موضع نگرفته اند و باید حساب فتنه گران از مردمی که واقعا دچار شبهه بودند جدا می شد و بعد موضع گیری می نمودند. هر چند برخی شایعات نیز در این بین رخ داد که فضای بین این دو طیف را به شدت مغشوش کرد.

به دلیل استفاده ی جبهه ی پایداری از افرادی که در مقابل فتنه صریح موضع گرفته بودند و به قولی در حمایت از رهبری کم نگذاشته بودند آیت الله مصباح با استناد به تز معروفش در این خصوص یعنی حمایت همه جانبه از ولایت فقیه به دلیل شان قدسی و آسمانیش به میدان آمدند و با تاییدات تلویحی خویش نشان دادند که نسبت به این جبهه علاقه ی خاصی دارند. حتی ایشان در روز انتخابات از قم به تهران آمدند تا به 30 نفر اعضای جبهه پایداری که برخی از آنها از شاگردان درجه اول ایشان محسوب می شدند رای دهند.

این حرکت آیت الله مصباح کافی بود تا جریان های دیگر اصولگرایی که خود را دارای سابقه ی بیشتر دانسته و به بیانی خود را زعیم اصولگرایی در کشور می دانستند نسبت به ایشان مواضعی نه چندان مناسب گرفته و نسبت به تخریب آیت الله کوتاهی نکنند!

هر چند آیت الله مصباح خود نیز بارها تاکید کرده است که مواضع اعضای جبهه پایداری مطابق نظر 100 درصدی ایشان نیست و ممکن است بر آنان نیز اشکالهایی وارد باشد.

در هر حال به دلیل ورود شفاف آیت الله مصباح به دو قطبی فعلی اصولگرایان انتظار آن می رود که باز هم تخریب  ها ادامه بیابد هر چند اخلاق حکم می کند به دلیل شان والای فقهی و علمی ایشان و نظر بسیار مثبت رهبری انقلاب بر روی این چهره ی موجه و علمی، کسانی که در عرصه ی سیاست هستند با متانت بیشتری حرکت کنند و همانگونه که بر برخی از علما در حمایت از یک تفکر اصولگرایی ایرادی دیده نمی شود، بدانند ایرادی بر آیت الله به این دلیل وجود ندارد.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: